در مسیر زندگی

فرق نمی کنه که گودال آب کوچکی باشی یا دریا٫ زلال که باشی آسمان در تو پیداست.

در مسیر زندگی

فرق نمی کنه که گودال آب کوچکی باشی یا دریا٫ زلال که باشی آسمان در تو پیداست.

بازی

از طرف دو تا از دوستان(دکتر بارانی و آیدای عزیز )به بازی دعوت شدم... 

بازی اول از طرف دکتر بارانی که باید ۶تا از هم لینکی های خود را توصیف کنیم و آنها هم باید ما را توصیف کنن...ظاهرا اجباریست(پس یادتون باشه منو توصیف کنید

خوب من سعی می کنم کسانی را توصیف کنم که بیشتر ین اطلاعات را در مورد آنها دارم 

در ابتدا  

دکتر بارانی عزیز

فکر کنم دفعه اول من رفتم تو وبلاگشون و چون از نوع قلمشون و نوشته هاشون خوشم آمد ایشون را لینک کردم...اما هنوز مدتی نگذشته بود که غیب شدن و من دوباره از لینک هام (البته توی وبلاگم ) پاکشون کردم تا یک روز تو گوگل دیدم آپ کردن و دوباره لینکشون کردم با تهدید به اینکه مجدد غیب نشوند(الان دارم فکر می کنم درست میگم ؟...شاید یکی دیگه بود...امان از پیری.. )

خلاصه حس می کنم باید خیلی مهربون و احساساتی باشن مثل خودم ،قد متوسط به بالا (به معنای بلندتر از متوسط) لاغر اندام٬قبلا درس خون بودن اما جدیدا کمی تنبلی می کنن(شاید)٬جذاب و خوش تیپ٬همیشه مرتب٬شوخ و خوش خنده..کلا آدمو جذب خودش می کنه...

دارای چشمان مشکی و یا شاید قهوهای تیره...نه خیلی درشت نه خیلی ریز... 

خلاصه فکر کنم همه را اشتباه گفتم... 

 

عذرا(زندگی جاریست) 

در ابتدا باید به اطلاع برسانم وبلاگ ایشون فی..لتر شده و امیدوارم هر چه زودتر از فلفلی در بیاد  

دانشجوی دوره کارشناسی ارشد رشته شیمی...بسیار فهیم و مهربان...هر چی فکر می کنم یادم نیست اول ایشون آمد تو وبلاگ من یا من رفتم تو وبلاگ ایشون...مجددا امان از پیری... 

دوستی بسیار خوب ٬متدین٬نکته بین٬قد متوسط به بالا(به معنای بلندتر از متوسط) سبزه نمکی ٬چشم ابرو مشکی٬ساده پوش اما همیشه مرتب٬خیلی اهل حرف زدن نیست اما شدیدا اهل عمل..٬بسیار جدی و سخت کوش...با استعداد٬بی ریا و خالص٬صادق و...می تونی بهش اعتماد کنی  

هر چند من هیچ وقت ایشون را ندیدم اما برام خیلی با ارزش هستن و خیلی بهشون اعتماد دارم و یه جورایی شرمنده ایشون هستم 

چند ماهی هست که پدرشون را از دست دادن، روزی که این خبر را شنیدم شوکه شدم..و دلم می خواست می تونستم کنارشون باشم ولی امکانش نبود........ 

دکتر باران 

شخصیتش مثل اسمش دوست داشتنی است 

مثل باران با صفا ودلنشینه...دلت می خواد که بری زیر بارون و باهاش قدم بزنی و یا شاید بری تو برفها و باهاش گوله برف بازی کنی 

بسیار مهربون و دوست داشتنی..قلب بزرگی داره... 

سفید با چشمانی رنگی٬قد متوسط٬لاغر٬خوش لباس و خوش تیپ٬احساساتی شدید... 

فکر کنم اولین بار ایشون امدن تو وبلاگم و بعد با هم دوست شدیم...توی وبلاگشون بیشتر خاطرات روزانه و تاکسی نوشت دارن و کلی هم عکسای قشنگ میذارن 

و یه اعتراف بزرگ....تنها کسی است توی لینک هام که شماره همراهشو دارم و گاهی برای هم اس ام اس میدیم اما هنوز بعد از گذشت تقریبا ۶ماه صدای همدیگه رو نشنیدیم 

وقتی بهش فکر می کنم استرس میگیرم...هیجان داره اما من اینجوری را بیشتر دوست دارم  

یعنی فقط اس ام اس بدیم  

علی(مدیریت زمان) 

پسری باهوش و درس خوان...به تازگی در امتحان دوره کارشناسی ارشد شرکت کردن و من هنوز نمی دونم امتحان را چیکار کردن البته خوشون میگن خوب... و بخاطر امتحان مدتها آپ نکردن و جدیدا هم یه چیزایی می نویسن که من سر در نمیارم. 

یادمه از تو صفحه اول بلاگ اسکای وبلاگ ایشون را کشف کردم و اینجوری آشنا شدیم 

چند تا مسابقه گذاشتن و جایزه هم تعیین کردن که آخر معلوم نشد چی شد؟؟!!!

 پسری فهمیده٬زیادی گاهی منطقی مخصوصا در مورد ازدواج٬قد بلند٬ورزش کار٬کم مو(البته مطمئن نیستم)مرتب٬با برنامه٬هدف دارو...زمان را مدیریت می کنه برنامه ریز خوبیست 

باهاش راحتم...و حس می کنم می شه تو بعضی موارد باهاش مشورت کرد .خلاصه اگه نیاز به مشورت با کسی دارین من علی آقارا معرفی می کنم  

حامد(دخمه تنهایی)  

فکر کنم خیلی اتفاقی با هم آشنا شدیم..بازم یادم نیست کی اولین کامنت را گذاشت ولی با اشتباه من در دادن لینک این دوستی پایدار تر شد. 

قد بلند٬ورزش کار٬اهل کوهنوردی٬اسکی و...خلاصه هر ورزشی که بخواهید. 

مهربون٬فکر کنم دل نازک و کمی احساساتی٬اهل شعر و گاهی خودشون هم شعر میگن٬با ذوق 

به تازگی درسشون تمام شده.... 

با مرام و با صفا ٬در دوستی صادق و وفا دار 

زیاد اهل تغییر نیستن ٬عاشق عماد نوشت های منو گاهی با انگیزه ای که ایشون بهم میدن در مورد عماد می نویسم(ممنون)زیاد هم بچه دوست نیستن

لژیونلاعزیز

خانم دکتر مهربون اهل تبریز٬متاهل و دارای دو فرزند دوست داشتنی. 

بسیار مهربون و بی ریا٬اصلا اهل کلاس گذاشتن و خود بزرگ بینی نیستن خالص و صمیمی..با اینکه مدت زیادی از آشنایی ما نگذشته اما من نمی دونم چرا اینقدر با ایشون احساس راحتی می کنم و خیلی دوسشون دارم. 

حس می کنم روح بزرگی دارن٬با قلبشون طبابت می کنن ٬ صورتی مهربان و دلنشین دارن٬قد متوسط٬تمیز و خوش لباس و... 

توی وبلاگشون خاطرات کاری و تجارب خودشون را می نویسین٬ 

Xبانوی عزیز 

دختری 25 ساله با عقاید خاص خودش... 

ایشون هم به تازگی در امتحان ارشد در رشته روانشناسی شرکت کردن که امیدوارم موفق باشند. 

مهربون و خوش برخورد،حساس و زود رنج،دل نازک،دوستی صمیمی که همیشه می تونه نگران دوستاش باشه. 

درد را می فهمد ،قد متوسط،سفید و چشم ابرو مشکی،به تازگی هم موهاشو رنگ کرده و حسابی ماه شده... 

گاهی حس می کنم نتونستم در مورد ایشون حق مطلب را ادا کنم و شاید نتونستم حسم را بهش منتقل کنم...نخواستم حس واقعیم را بگم ..شاید بعدا بگم...منم  .....اما  ... 

مژگان امینی  

خانم معلم باز نشسته در 40 سالگی 

دارای دو فرزند،ساکن تهران،دست پختشون بی نظیره(از عکس غذاهاشون می شه فهمید) 

مهربون،دوست داشتنی،مسئولیت پذیر،با سلیقه،قد متوسط،سبزه،مو مشکی با چشم و ابروی مشکی،اهل سادگی،نکته بین.... 

خوش برخورد،مهمون نواز،خوش پوش،مادری مهربان و دلسوز... 

هنرمند،تقریبا همه هنرها را با هم بلد هستن... 

 

  

وای از 6تا بیشتر شد...عیبی نداره همه دوستانی که توصیف شدن مجبورن منو توصیف کنن ولی بقیه اگه دوست داشتن می تونن این بازی را انجام بدن. 

بازی آیدا جون هم برای پست بعدی ...منتظر باشید...

نظرات 28 + ارسال نظر
مزیم چهارشنبه 18 اسفند‌ماه سال 1389 ساعت 02:06 ق.ظ

جالب بود
اما پس من چی؟؟؟
عماد جونو ببوس

سلام
من چند تا مریم می شناسم شما الان کدومین؟؟
شرمنده توی بازی فقط ۶تا باید توصیف می شدن
منم کسانی را که بیشترین اطلاعات را ازشون داشتم و سابقه دوستی بیشتری داشتیم را نوشتم
شما هم حتما
ممنون

علی راد چهارشنبه 18 اسفند‌ماه سال 1389 ساعت 05:06 ق.ظ

سلام آنی
چرا می ام بعضی اوقات می ام کامنت نمی ذارم
بله ارشد خوب بود
خب آنی در مورد رشته خودم می نویسم اطلاع رسانی حتی مرور میشه برا خودم
موضوعات باب میل شما هم چشم
آنی چرا شلوغ می کنی ؟آخرین مسابقه که کسی برنده نشد -اتفاقا یه مسابقه دیگه خانمی فک کنم هم سن و سال شما بود برنده شد براشون کتاب فرستادم فک کنم اهل بیرجند بودن -یه برنده تو یکی دیگه از مسابقه ها هم بود

سلام علی
کار بدی می کنی
خدا را شکر خیلی خوشحال شدم
هر جور راحتی من که چیزی نگفتم...فقطگفتم من سر در نمیارم..دروغ که نگفتم
ممنون
دیگه من خبر ندارم کسی برنده شدیا نه ولی باید به یکی از شرکت کننده ها مثلامن یک جایزه میدادی تا یادمون باشه کسی برنده نشد
ما دیگه از اینا خبر نداشتیم خود افشایی کردین

علی راد چهارشنبه 18 اسفند‌ماه سال 1389 ساعت 05:09 ق.ظ

متشکرم

قابلی نداشت
حالا کم مو بودی یا نه

آیدا چهارشنبه 18 اسفند‌ماه سال 1389 ساعت 09:59 ق.ظ http://1002shab.blogfa.com/

جالب بودند.باعث شدند من برم به چند تا از دوست هات سر بزنم اونم با ذهنیتی که از حرف های شما گرفتم.

قابلی نداشت امیدوارم دوستای تازه پیدا کنین

زبل بانو چهارشنبه 18 اسفند‌ماه سال 1389 ساعت 02:59 ب.ظ http://zebelestan.blogsky.com/

سلام انی خانوم...
دیدید اوارمون کردن..این ادرس وب جدیدمه...

سلام
خدا نکنه
خوش آمدی به بلاگ اسکای

لژیونلا چهارشنبه 18 اسفند‌ماه سال 1389 ساعت 07:08 ب.ظ

سلام
واقعا الان من چی باید بگم؟ چی میتونم بگم؟
در برابر اینهمه لطف؟ اینهمه بزرگواری؟
بسیار بسیار ممنونم و سپاسگزار...
اون صفات خوبی رو که شمرده بودین ایکاش داشتم

سلام
چیزی لازم نیست بگین
اینا از نظر من تمام واقعیت است
همه را دارین عزیزم

لژیونلا چهارشنبه 18 اسفند‌ماه سال 1389 ساعت 07:14 ب.ظ

... و اما آنی از نظر من:
خانمی لاغر اندام. کدبانو. دارای اعتماد به نفس بالا. دارای پتانسیل بالا برای مدیریت. همسری همراه.
معاشرتی.اهل مطالعه(بیشتر شعر).
... ودارای گل پسری بنام عماد و همسری تلاشگر و فداکار...

...
من بیچاره از ۱۲ ماه ۱۳ ماه در رژیم به سر می برم تا وزنم اضافه نشه
اما چند کیلویی اضافه وزن دارم
من اصلا وقت مطالعه دارم...مدتهاست یک شعر خوب نخوندم
ممنوننننننننننننننننننننننننننننننننننننننننننننن
عزیزممممممممممممممممممممممممم

علی راد چهارشنبه 18 اسفند‌ماه سال 1389 ساعت 10:29 ب.ظ

سلام آنی
منظورتون اگه از پر مو بودن کوتاه بلند کردن مو هست که: تا کنکور ارشد که خیلی بلند بود بعدش کوتاه کردم
در مورد توصیف شما هم باشه بعدا . الان حسش نیست می ترسم یه چیز بگم گریه کنید- حالا خر بیار باقالی بار کن

کوتاو بلند بودن چه ربطی به کم مو و پرمو بودن داره؟؟!!
فهمیدم الان شما یه پر موی کوتاه مو هستید
خر که نداریم پس لااقل تا آمدن باقالی ها طولش بده

مریم پنج‌شنبه 19 اسفند‌ماه سال 1389 ساعت 10:35 ق.ظ http://saghf.blogsky.com

منو بازی ندادی منم قهرم

نه بابا شوخی کردم
جالب بود
خیلی با حال بود
ممنون سر زدی عزیزم
عماد جون خوبه ؟؟؟
میگم سه پیشنهاد کوچولو
خوبه وبلاگ گل پسرتو یه لینک ثابت کنی داخل وبلاگت
تا یه سر هم به خونه ی این شازده پسر بزنیم هر وقت میایم
چطوره؟؟؟
فقط در حد پیشنهاد...
عماد جونو ببوس
موفق باشی

من در پست بعد حتما شما را توصیف می کنم
من همیشه سر میزنم
اما بعضی وقتها نظرم نمی یاد
این که فقط یک پیشنهاد بود
اون دوتا کو؟؟؟

علی راد پنج‌شنبه 19 اسفند‌ماه سال 1389 ساعت 12:46 ب.ظ

سلام آنی
اگه منظورتون ریزش موست که من تا الان ریزش مو نداشتم
توصیف آنی با اطلاعات قبلی و حسی/ البته بعضی موارد رو نمیشه گفت توصیف:
اضافه وزن داره/ کمی عصبی مزاج ولی خونگرم/
خوب بلده با بچه های معلول ارتباط برقرار کنه(البته همه ی ما به نوعی معلول هستیم)/
یه چند سالی هست می خواد ارشد شرکت کنه منتها ما آخر نفهمیدیم جریان چیه؟
اهل شعر و از این قسم جفنگیات

از نظر مسولیت پذیری من بهش نمره ۸۰ می دم از ۱۰۰ حالا با توجه به احساس گناهی که بعضا در مورد گل پسرش داشت و اینجا می گفتن

به نظرم خانمی هستن که در روابط اجتماعی مشکلی ندارن و شخصیتی متعادل دارن(منظورم اینه که به موقع سکوت- به موقع دفاع از خود- به موقع خشم- به موقع لبخند و...) چه دوستان چه خانواده شوهری و کلا مردم

طرفدار جبهه سبز یا همون جلبک ها
و خیلی موارد دیگه

سلام
خوب خیالم راحت شد خدا را شکر
من نه چاقم نه تپل فقط کمی اضافه دارم که آنم در حد نرماله
جریان اینه که وقت ندارم اگه بدون کنکور شد حتما شرکت می کنم
جفنگیات
من خودم هم بیشتر از ۸۰ نمیدم
اما در بعضی موارد ۱۱۰ خوبه
روابط اجتماعی ۱۰۰
دقیقا همینجوری متعادل
اما کمی هم رک هستم که گاهی بقیه بدشون میاد
احساستی بودن را فراموش کردی
همیشه دوست داره مورد توجه باشه
فقط دو حالت را می شناسد یا عشق یا نفرت در این مورد حد وسط را نمی شناسد
خانواده شوهر همه جلبکی نیستن
منم که بی خیال جلبک ...یعنی از من گذشت
نسل سوخته شدیم رفت

مریم پنج‌شنبه 19 اسفند‌ماه سال 1389 ساعت 01:16 ب.ظ http://saghf.blogsky.com


از اون اشتباهات کوچولو که در موارد مهمتر ممکنه مسیر زندگی یه نفر رو عوض کنه
خیلی جالب بود
به جای حرف «ی» حرف « س» تایپ شده بود
پیشنهاد همون یکی بود

ممنون

خوشبختانه مسیر زندگی ما تغییری نکرد
ممنون از پیشنهاد خوبتون

باران پنج‌شنبه 19 اسفند‌ماه سال 1389 ساعت 03:27 ب.ظ http://www.drzss1368.blogfa.com

وااااااااااااااااااااااااای سلامم انی جووونم!!!!!!
نمی دونی چقدر ذوق زده شدم!! واقعا خیلی ذوق زده شدم وقتی دیدم منو توصیف کردی کاش از خدا یه چیز دیگه می خواستم! اخه این بازیو تو وبلاگه بازیگوش دیدم با خودم گفتم کاشکی یه نفرم منو توصیف می کرد!!!
ولی جدی چقدر منو خوب می بینی!!! اینا همه خوبی های خودته!!! باور کن! و الا منو این همه خوبی
شرمندمون کردی!!!
چشممممم حتما این بازیو انجام می دم
خیلی خوشحالم کردی!!
منم به تلفنی حرف زدن فکر می کنم استرس می گیرم یخورده
ولی خوشحالم شمارتو دارم و دوستیمون هیچ وقت از بین نمی ره

سلاااامممممممممممممم
کاش یه چیز دیگه خواسته بودی...
خوب هستی که خوب می بینم
دشمنت شرمنده
حالا خیلی جلوی خودم را گرفتم ننویسم مثل فرشته ها هستی
امیدوارم هیچ وقت از بین نره
یک دوست خیلی صمیمی داشتم تو دنیای مجازی
که از دستش دادم با کلی کدورت و سوءتفاهم
هنوز هم ناراحتم
برای همین میگم امیدوارم هیچ وقت از بین نره

من(رها)! پنج‌شنبه 19 اسفند‌ماه سال 1389 ساعت 04:34 ب.ظ

از اینا که گفتی دکتر بارانی و لژیونلا رو می شناسم!!!
جفتشون رو قیق باهات موافقم!!!
دکتر بارانی شیطون هم باید اضافش کرد!!!

الان اضافه شد دیگه..

نسیمه پنج‌شنبه 19 اسفند‌ماه سال 1389 ساعت 08:00 ب.ظ http://nasimehsamani.blogfa.com

یادت نره تو مسابقه بعدی منو هم توصیف کنی ...!!!!!

حتما

علی راد پنج‌شنبه 19 اسفند‌ماه سال 1389 ساعت 08:09 ب.ظ

سلام آنی
راستی آنی تا فراموش نکردم سلام ما رو به عماد جون برسانید
اگه تابستون ایشون رو بفرستین کلاس ووشو ۱۰۰ می دم به مسولیت ژذیری تون و مهر صد آفرین هم
جلبک که فقط خودتون رو گفتم
البته جناب دکتر رو که مطمئنم سبزن
نسل سوخته؟ نسل سوخته چیه؟ آنی حواستون باشه من و شما تقریبا تو یه نسل هستیم یعنی منم؟ نه خیر اتفاقا نسل موثری هستیم
نرم نرمک میرسد اینک بهااااااااار
خوش بحال روزگاااااااااااااار

سلام علی
حتما
من عاشق این مهر صد آفرینم ..حالا نمی شه هزاران آفرین بدی؟؟؟
ممنون
مثل سبزه...
من که یه ٬۴۰ ٬۵۰ سال داشتم
چی شد یه دفعه هم نسل شدیم؟؟؟
من امروز عدس و ماش ریختم تو آب سبزه بندازم
چقدر زود گذشت انگار دیروز بود عکس سبزه عیدمو گذاشته بودم تو وبم
زمان نگه دار
من می خوام پیاده بشم
توی مدیریت زمان چیزی از توقف زمان نوشته نشده ؟؟؟؟

زندگی جاریست.... پنج‌شنبه 19 اسفند‌ماه سال 1389 ساعت 08:30 ب.ظ http://parvazz.wordpress.com/

سلاااااااااااااااااااااااااااااام
یعنی همه اینا که گفتین منم شما خیلی خیلی لطف دارین .
یه سوال شما که منو تابحال ندیدین پس خصوصیات ظاهری رو چطوری گفتین؟!

سلاممممممممممم
اتفاقا زیاد هم لطف ندارم
در حقیقت خیلی بهتر از این باید می نوشتم اما نتونستم
نمی دونم من شما را اینجوری تصور می کنم

مژگان امینی پنج‌شنبه 19 اسفند‌ماه سال 1389 ساعت 11:45 ب.ظ http://mozhganamini.persianblog.ir

سلام
شرمنده کردی آنی جان
کاش به این خوبی که تو نوشتی باشم .
سعی می کنم من هم بنویسم.

سلام
هستی مطمئن باش
حتما بنویس

آرمان جمعه 20 اسفند‌ماه سال 1389 ساعت 12:33 ب.ظ http://tik-tak1.blogfa.com

سلام
چقدر خوب دوستان رو معرفی کردید و البته تشریحشون کردید. خیلی جالب بید

سلام
پس شما هم دعوت شدین بازی را انجام بدین
حیف که اطلاعاتم در مورد شما اندک است

حامد جمعه 20 اسفند‌ماه سال 1389 ساعت 11:02 ب.ظ

درود
خیلی خیلی ممنون بابت این توصیفی که از من کردید!
منم این بازی رو تو وبلاگم انجام دادم !
راستی من علاوه بر خیلی چیزایی که شما نوشتید و من نیستم ،قد بلند هم نیستم !

سلام
قابلی نداشت
چه خوب الان میام
قد بلند که نیستین؟؟اما جزءگروه کوتاه قدها هم نیستین
متوسط به بالا

مرجان یکشنبه 22 اسفند‌ماه سال 1389 ساعت 08:57 ب.ظ

سلام آنی جون
خوبه از این بازیها ها !
دیدم خودت خودت توصیف کردی.هیکلت همینطوری تو ذهنمه با موهای قهوه ای مدل تیکه ای ! بعد احساساتی که هستی.عجول هم هستی.بعضی اوقات باید حرف ، حرف خودت باشه.بسیار مهربان.بسیار در گذشته رژه میری! خیلی باافکارت کلنجار میری .بعد دیگه جونم برات بگهخوش سلیقه هستی و مرتب.دوست داری در برابر کاری که میکنی محبت ببینی و بعضی اوقات هم جبران.
خیلی زود ناراحت میشی.مثل خودم بگن بالای چشات ابروست بهت بر میخوره.
خیلی چیزها رو به دل میگیری و سعی نمیکنی فراموشش کنی.رک هستی اما بعضی اوقات نه همیشه!
خیلی گلی.خیلی خانمی و دوست داشتنی و خوش برخورد
الان کی از من خواست نظر بدم اونوقت؟

سلام خانمی
چه بدی دارد
الان موهامو فندوقی رنگ کردم
اینقدر تیکه ایشون کرد که هیچی ازشون باقی نموند..فقط گفتم مرتبشون کن!!!
عجول هستم...بعضی وقتها نه گاهی تمام وقت ها حرف باید حرف من باشد ..چرا؟؟خودم هم از این خصوصیتم بدم میاد
اما نمی شه کاریش کرد
زود ناراحت نمی شم ..بستگی طرفم کی باشه
بعضی چیزها را آره نمی خوام فراموش کنم
ممنون عزیزم
خودت گلی خودت خانمی ...
هیچکس اینقدر خوب توصیفم نکرده بود
شما هم چون فکر کنم متولد آبان هستی خوب منو شناختی

مریم دوشنبه 23 اسفند‌ماه سال 1389 ساعت 11:29 ق.ظ http://saghf.blogsky.com

ممنونم آنی جون از حس مثبتی که برام فرستادی
مرسی
ان شا الله باید به فکر سروش باشیم
عماد جونو ببوس

قابلی نداشت
انشااله
چشم

نسیمه دوشنبه 23 اسفند‌ماه سال 1389 ساعت 11:49 ب.ظ http://nasimehsamani.blogfa.com

سلام خانوم دکتر
چرا آپ نمی کنی ای تنبل

سلام
الان آپ می کنم

دکتر بارانی سه‌شنبه 24 اسفند‌ماه سال 1389 ساعت 01:02 ب.ظ

اهم اهم.. یا الله.. من خیلی زود رسیدم نه؟؟
انی جون شرمنده من با این گودر درگیرم امتحانم که دهنمونو سرویس کرده دیر به دیر میام ولییییییی خیلی خوشحال شدم بازی کردی یعنی در حدی که یه چی میگم یه چی میشنوی
خووووووووووب !! فک کنم اولی رو اشتبا کردی ! من از وبلاگ دکتر اومدم تو وبلاگت دکتر که تحویل نگرفت ولی تو انقده ماهی کلی تحویل گرفتیمون ت کامنت اول(آیکون مریم عقده ای ) بعد ولی فک نکنم لینکم کرده باشی یه بارم اومدی وبلاگم راجع به نیچه نوشته بودم !!

خیلی زود رسیدین
چند بار خواستم برات کامنت بذارم وبلاگت باز نمی شد
وای خوشحالم که اینقدر خوشحالی
خودتون ماهین...ممنون
وای شما چه دقیق یادتونه
من که اینا یادم نیست

دکتر بارانی سه‌شنبه 24 اسفند‌ماه سال 1389 ساعت 01:07 ب.ظ

بعد اون چندباری اومدم کامنت گذاشتم اما حواست پیش عماد شیطون گوگوری مگوری بود باز تحویل نگرفتی خلاصه ما دپرس شدیم قایمکی اومدیم خوندیمت و خاموش میاومدیم و خاموش میرفتیم که بهو یه روز معجزه شد و اومدی وبلاگم و گفتی ممنون سر میزنی منم لینکت کردم !! یعنی من مونده بودم چیطو شد اون وسطا
ایجور دیگه !
خوب چشمانمان یکم قهوه ایش روشنه ! همون متوسط متاسفانه (قد) لاغر مردنی چشمان درشت کلا بازیگوش تشریف داریم ! من قبلنا درس میخوندم جدی؟؟ آخه فک میکردم الان وضعم بهتر شده !

ببخشید من چه بی احساس بودم
فدای خاموشیهات عزیزم
شما خاموش هم با ارزشی
حتما اشتباه از من بوده که شما را دیر کشف کردم
اما یادمه لینک کردم و چون یه مدت نبودی لینکتو پاک کردم و باز دوباره که امدی لینک کردم
کلا مثل فرشته ها هستی
باربی و چشم روشن ٬درشت...وای..

دکتر بارانی سه‌شنبه 24 اسفند‌ماه سال 1389 ساعت 01:10 ب.ظ

بقیشم که قربون مرامت خاله خیلی تحویل گرفتی اور دوز کردم الان و در اخر لوپت بیار جلو افطا بووس و گل گل گل بابت اینکه خاله ی خوفی هستی و بازی کردی
پست بعدی رو هم شرمنده فردا امتحان دادم مزاحم میشم میخونم چای دیشلمه هم میخورم باهات

قابلی نداشت عزیزم
الان امدم جلو دقیقا کجا ی مانیتور هستین
امیدوارم امتحانت عالی بشه
چایی را هستم اساسی

[ بدون نام ] سه‌شنبه 24 اسفند‌ماه سال 1389 ساعت 07:25 ب.ظ

زود ناراحت نمی شم ..بستگی طرفم کی باشه

خوب این قسمت مهم هست دیگه.آدم باید سعی کنه در برابر همه نوع آدم صبر و تحمل داشته باشه.چیزی که نمره من براش صفره!


آره دیگه اگه طرفم آدم بد ذاتی نباشه من زود جوش نمی ارم
اما اگه ادم بد جنسی باشه و خیر خواهی هاشم از سر بد جنسی باشه
جوش میارم

مرجان سه‌شنبه 24 اسفند‌ماه سال 1389 ساعت 07:25 ب.ظ

اون بدون اسم من بیدم!

×بانو! پنج‌شنبه 18 فروردین‌ماه سال 1390 ساعت 08:23 ب.ظ http://delneveshteha-007.blogfa.com

سال نوت مبارک آنی جون
مـــــــــــــــرسی مهربونم از تعریفات
راستی من سفید نیستم توی پنکک‏های مای برونزه‏ی روشن (البته یه کم روشن تر اش) رنگ پوست منه...

سلام
ممنون
حالا دقیقا چه رنگی

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد