در مسیر زندگی

فرق نمی کنه که گودال آب کوچکی باشی یا دریا٫ زلال که باشی آسمان در تو پیداست.

در مسیر زندگی

فرق نمی کنه که گودال آب کوچکی باشی یا دریا٫ زلال که باشی آسمان در تو پیداست.

در باز کن

وقتی بچه بودیم گاهی مادرمان قربون صدقه امون می رفت و یکی از اصطلاحاتش در باز کن بود.

مثلا می گفت :دختر نازم تو بودی ،در باز کنم تو بودی و...

یادمه انوقت ها یک حیاط بزرگ داشتیم و هر وقت کسی زنگ خانه را می زد باید فاصله زیادی را طی می کردیم تا به در حیاط برسیم و در را باز کنیم .

یادمه پدر برای این مشکل راه حلی پیدا کرده بود با یک نخ محکم قفل در می بستند و این نخ را از سوراخ کنار دیوار بیرون می گذاشتند تا اگر کسی میخواست وارد خانه شود با کشیدن این نخ در باز شود البته فقط توسط فامیل درجه یک اینکار انجام می شد و شب ها این نخ به داخل کشیده می شد.

یا اینکه بیشتر مواقع در خانه باز بود و یک سنگ پشت در بود این در باز کردن برای خودش معضلی بود

ما هم فکر می کردیم منظور از در باز کنم تو هستی این است هر گاه کسی زنگ می زند بدو برو در را باز کن.

تا اینکه امروز به وسیله این ایمیل همسر کل افکار بچگیمان از هم پاشید .

بخوانید:


(در اولین صبح عروسی،زن و شوهر توافق کردند در را بر روی هیچکس باز نکنند.

ابتدا پدر و مادرپسر آمدند،زن و شوهر نگاهی به همدیگر انداختند،اما چون از قبل توافق کرده بودند هیچکدام در را باز نکردند.

ساعتی بعد پدر و مادر دختر آمدند. زن و شوهر نگاهی به همدیگر انداختند.اشک در چشمان زن جمع شده بود و در این حال گفت:نمی توانم ببینم پدر و مادرم پشت در باشند و من در را باز نکنم.

شوهر چیزی نگفت ،ودر را باز کرد.اما این موضوع را پیش خودش نگه داشت.

سال ها گذشت و خداوند به آنها چهار پسر داد. پنجمین بچه دختر شد.برای تولد این فرزند،پدر بسیار شادی کردو مهمانی مفصلی ترتیب داد و چند گوسفند سر برید.

مردم متعجبانه از او پرسیدند:علت این همه شادی چیست؟؟؟

مرد بسادگی جواب داد این همون کسی است که در را به رویم باز می کنه.)



حالا فهمیدیم در باز کن یعنی چه؟؟


نظرات 37 + ارسال نظر
دیادیا بوریا دوشنبه 9 بهمن‌ماه سال 1391 ساعت 03:57 ب.ظ

سلام
چه جالب منم نمی دونستم.....
خب شما که گارانتی شدید و امیدوارم همیشه هر دو فرشته تون شاد و سالم باشن....
در ضمن من روی سخنم اصلا با شما و خانواده شما نبود که ندیده جز بهترین دوستانم هستید....
بازهم ممنون که با همه سختی ها که می دونم چقدر زیاده لطف می کنید و برام نظر می ذارید....

سلام
ممنونم دکتر جان
لطف دارین
برای دوستان همیشه وقت هست هر چند اندک

زینب(چرت و پرت) دوشنبه 9 بهمن‌ماه سال 1391 ساعت 07:50 ب.ظ http://zeynab1988.blogfa.com

درود این مطلبتونو خیلی دوست داشتم باور کنید وقتی خوندم اشک تو چشام جمع شد
یه لحظه به دختر بودنم افتخار کردم
دوستون دارمبا اجازتون میلینکمتون

درود
یک لحظه نه همیشه افتخار کن
عزیزممممم

دخترمهربون سرزمین احساس دوشنبه 9 بهمن‌ماه سال 1391 ساعت 09:02 ب.ظ http://kindgirl510.blogfa.com

بابای منم همیشه می گه دختر یعنی پناه پدر
انی جان من یه معذرت خواهی بدهکارم هم به شما هم به عماد بعد نوشتن قصه برای عماد تا امروز نبودم
حال زیاد خوشی نداشتم
نتیجه چی شد؟تاثیری داشت؟
راستی عیدتونم مبارک

باباب شما درست می فرمایند
معذرت خواهی برای چی
الان که بهترین؟؟
ممنون

مرجان-رشت دوشنبه 9 بهمن‌ماه سال 1391 ساعت 09:39 ب.ظ


این ایمیل رو داشتم،اما تاحالا این قضیه در رو باز کن رو نشنیده بودم.
امروز از اون روزایی هست که آرزو میکنم که ایکاش کوچیک بودم.

ببین داشتن یه خواهر بزرگتر به درد می خوره
این چیزه ها را ازش یاد می گیری
ایکاش..

دلژین سه‌شنبه 10 بهمن‌ماه سال 1391 ساعت 10:47 ق.ظ http://drdeljeen.com

بابای من عاشق این بود که نوه هاش هم همه دختر باشند

آخی
روحشون شاد
شما که از بس تنبلین یک در باز کن نمیاری

مریم سه‌شنبه 10 بهمن‌ماه سال 1391 ساعت 10:55 ق.ظ

عزیزم ...چه جالب بود
اما من همیشه پشت در می مونم
پس کسی درو واسه من باز نمی کنه؟؟؟

آخی من خودم در را برات باز میکنم
به شرطی که پسرت بیاد دامادم بشه

محبوبه سه‌شنبه 10 بهمن‌ماه سال 1391 ساعت 11:10 ق.ظ http://yaghootekabood2.mihanblog.com

سلام عزیزم..این داستان رو قبلا شنیده بودم
خودت هم یه دختر کوچولو داری

سلام عزیزم
آره دارم

یک معلم سه‌شنبه 10 بهمن‌ماه سال 1391 ساعت 08:23 ب.ظ

سلام

اسم تو نور امـید است و صفای سینه هاست

دین تو اسلام عشق است و بدور از کینه هاست

روز میـلادت شدم مست می عرفان تو

آیه شرع است و حق است، خط به خط قرآن تو [گل]

ممنون عزیزم

یک معلم سه‌شنبه 10 بهمن‌ماه سال 1391 ساعت 08:26 ب.ظ http://jafari58.blogfa.com/

چه جالب , راستی خوب شد شما هم یه در باز کن خوشگل آوردی واسه خودتون ها

شما هم که یکیشو داری

سوگل سه‌شنبه 10 بهمن‌ماه سال 1391 ساعت 09:37 ب.ظ http://farda91.persianblog.ir

چه ایمیل قشنگی !

ممنون

بهاران چهارشنبه 11 بهمن‌ماه سال 1391 ساعت 02:51 ق.ظ

سلام .مطلبتون در عین سادگی بسیار زیبا و تاثیر گذار بود. بعد از خوندن سطر آخر اشک تو چشمام جمع شده بود. ممنون عزیزم

سلام
شما لطف دارین

بیوطن چهارشنبه 11 بهمن‌ماه سال 1391 ساعت 07:48 ق.ظ

سلام
خدا رو شکر منم یه در باز کنم دارم

سلام
خدا را صد هزار مرتبه شکر

ترنم چهارشنبه 11 بهمن‌ماه سال 1391 ساعت 12:09 ب.ظ

سلام .
خوبین آنی خانوم ؟ عماد و عسل جون خوبن ؟


من از وبلاگ آقای دکتر اومدم اینجا
ببخشید من بعد از خوندن این ایمیلی که در این پست قرار دادین یه برداشت و یه احساس دیگه ای در مورد داستان اون زن و شوهره داشتم
بر عکس شما و خیلیای دیگه من از اون زن بدم اومد
اون زن یه عروسه ، وقتی داستانو خوندم بدم اومد که دیدم حاضر نشد در رو به روی پدر شوهر و مادر شوهرش ( حداقل به خاطر شوهرش ) باز کنه اما در رو روی پدر و مادر خودش باز کرد و این نشون دهنده خود خواهی بعضی از زنها و عروسهاس . به نظر من این جور زنها اون طور که باید و شاید درک کافی از عشق ندارن چون اگه واقعا شوهرشو دوست می داشت همچین خطایی نمی کرد یعنی یا باید در به روی هر دو خانواده باز میشد یا به روی هیچ کدوم باز نمیشد.

سلام عزیزم
همه خوبن ممنون
اگه ایمیل را دقیق می خوندین متوجه می شدین که اون خانم در را باز نکرد بلکه همسرش در را باز کرد چون طاقت دیدن نارحتی عشق نازنینش را نداشت
وقتی ازدواج کنی نظرت عوض می شه میگی نه؟؟شاید

زینب چهارشنبه 11 بهمن‌ماه سال 1391 ساعت 02:27 ب.ظ http://inrouzha.mihanblog.com

سلام
واقعا دختر بودن حس خوشایندی داره. بخاطر دانشگاه مدتی از خونوادم دور بودم.حالا که برگشتم
بابام در روز ده ها بار اسممو صدا میزنه و 95 درصد مواقع هم کار خاصی نداشته این موقع هاست که
من میفهمم که کارها بهانه ست تا اسم دخترشو صدا کنه و تو دلش قند آب بشه که من خونم! من هستم...
فقط کاش آدما میتونستند احساساتشونو به
همون سادگی که بچه بودن بهم نشون میدادن بیان کنن...
این روزها خیلی پدرمادرمو دوست دارم با این مطلب شما احساسم به جوش اومدبیشتر

سلام
واقعا
وای معلومه پدرتون حسابی دوستون داره
کاش

مژگان امینی چهارشنبه 11 بهمن‌ماه سال 1391 ساعت 04:14 ب.ظ http://mozhganamini.persianblog.ir

با سلام و درود بر کلیه ی در بازکن ها
حالا با آیفون و ... هم بچه ها حوصله ی در باز کردن را ندارند با وجود آیفون تصویری هم که درباز کردن کاملاً انتخابی شده!نمی دانم درباز کن ما کاربکند یا نه!

سلام
ما از نوع آیفون هستیم اما بدون تصویر
امیدواریم کار کند
خدا را چه دیدی شاید به ما که رسید آسمان تپید

فردا چهارشنبه 11 بهمن‌ماه سال 1391 ساعت 11:19 ب.ظ http://med84.blogfa.com

منم این ایمیل رو چند وقت پیش داشتم که واسم جالب بود...
عکس دختر کوچولو تونم دیدم ناز بود... خدا حفظش کنه. هر دو تا شونو...

ممنون

فردا پنج‌شنبه 12 بهمن‌ماه سال 1391 ساعت 12:44 ق.ظ http://med84.blogfa.com

مرسی جانم! اقلا نظر شما امید به زندگیش بیشتر از همسرتون بود!!

قابلی نداشت
همسر ما همیشه فقط منفی ها را می بینه

مریم پنج‌شنبه 12 بهمن‌ماه سال 1391 ساعت 12:47 ق.ظ http://saghf.blogsky.com

آخی ....جانمممممممممم
از خدا می خوام عسل بانو عروسم باشه
خاله قربونش بره...

ممنون
پسرت هم از خداشه؟؟
جانم عروسی

Melina پنج‌شنبه 12 بهمن‌ماه سال 1391 ساعت 06:05 ق.ظ

Salam, sarfe nazar az email, avale matlabet mano yade bachegim tu khune madarbozorgam andakht. Hamsaye maman bozorgam daresh nakh dasht, man hamishe migoftam ma ham nakh bezarim vali ghabul nemikardan, faght laye daro ba sang baz mizashtan.

سلام

شمیم پنج‌شنبه 12 بهمن‌ماه سال 1391 ساعت 12:29 ب.ظ http://dr-shamim.persainblog.ir

سلام.دوست داشته باشین تبادل لینک کنیم.وبلاگ جالبی دارین.موفق باشین

سلام
چرا این آدرس که گذاشتین باز نمی شه؟

نیما پنج‌شنبه 12 بهمن‌ماه سال 1391 ساعت 02:02 ب.ظ

سلام
میدونی چرا؟
منم در ترشی و نوشابه و .... کنسرو... شیر آب... شیر حموم... و کلن در چیزائی که به سختی وا میشه رو من وا میکنم.... در کل در نوشابه باز کن میگن.... ممممم.... یعنی یه جورائی در باز کن... حالا معنیش چیه یه کم نگران شدم....
میبینم که... مثل همیشه قشنگ و با معنی و جالب و آموزنده... تحت تاثیر قرار گرفتم...

سلام
این خودش یه هنره نگران نشو
ممنون

فروردین دُخت جمعه 13 بهمن‌ماه سال 1391 ساعت 02:13 ق.ظ http://hamin-havaali.blogfa.com/

سلام عزیزم
آخی چه قشنگ
حالا شما هم کسی رو دارید که میدونید وقتی بزرگ شد درو به روتون باز میکنه...

سلام جانم
البته نمی تونم بگم صددر صد در را باز میکنه
آخه زمانه عوض شده
ولی امیدوارم

یک معلم جمعه 13 بهمن‌ماه سال 1391 ساعت 10:05 ق.ظ http://jafari58.blogfa.com/

آره من دومیش رو هم می خوام

چرا که نه....

یه خانم مهندس جمعه 13 بهمن‌ماه سال 1391 ساعت 12:44 ب.ظ http://www.ati-91.blogfa.com

سلام آنی خانم
مطلب جالب بو
من تنها در باز کن مامان و بابام هستم

سلام
چطوری در باز کن

حنانه شنبه 14 بهمن‌ماه سال 1391 ساعت 08:25 ب.ظ http://roozhaie-man.blogfa.com

خیلییییییییییییییییییی باحال بووووووووود!

ممنونننننننننننننننننننننننن

فردا یکشنبه 15 بهمن‌ماه سال 1391 ساعت 10:56 ب.ظ http://med84.blogfa.com

من شما رو لینک کردم... شما هم این کارو بکنید خوشحال می شم.

نازنین.ع دوشنبه 16 بهمن‌ماه سال 1391 ساعت 02:06 ق.ظ http://roozegarehgharibehnazanin.persianblog.ir

سلام انی عزیز...
دقیقا خونه مامان بزرگ ماهم همینطوری بود ...ی حیاط خیلی بزرگ درحد ی باغ ...بعد چون به سیستم ایفن مجهز نبود این کارو کرده بود تا اکثر روزا که خودش تنها بود بااون پا دردش نخواد هی بیاد دم در...بعد همه اجازه داشتن وارد شن، .... وقتیم که ما و بچه هاش دورو ورش بودیم براش درو باز میکردیم...
الان اون تقریبا باغ با صفا تبدیل شده به چندتا خونه ویلایی که همشونم ایفن دارن......اخی یادش بخیر.
ممنون عزیزم منو بردی به بچه گیام.

قابلی نداشت

دخترمهربون سرزمین احساس دوشنبه 16 بهمن‌ماه سال 1391 ساعت 10:22 ق.ظ http://kindgirl510.blogfa.com

آپم خوشحال می شم سر بزنید

زهرا دوشنبه 16 بهمن‌ماه سال 1391 ساعت 07:07 ب.ظ http://past-to-future.persianblog.ir/

جالب بود. البته به نظر من واقعا هم همین طوره. جنس محبت دخترا با پسرا فرق می کنه.
واسه همین من همه ش دوست دارم که حداقل یه دونه دختر داشته باشم ( حالا انگار تو این دوره و زمونه قراره چند تا بچه داشته باشم!!!! )

خوب حداقل یه بچه را می شه داشت

زهرا پنج‌شنبه 19 بهمن‌ماه سال 1391 ساعت 12:37 ب.ظ http://past-to-future.persianblog.ir/

من اینجا نظر گذاشته بودم. انگار نرسیده

دخترمهربون سرزمین احساس پنج‌شنبه 19 بهمن‌ماه سال 1391 ساعت 07:12 ب.ظ

آپم به مناسبت تولد پدرم


مبارک است

فردا پنج‌شنبه 19 بهمن‌ماه سال 1391 ساعت 08:24 ب.ظ http://med84.blogfa.com

ها!! چندین بار به مدرکم نیگا کردم! خدا رو شکر دیپلمه رو گرفتم! الان یه دختر همه چی تمومم! دیپلم دارم... کم چیزی نیس که!
جدا؟! بالاخره یه نفر پیدا شد که حرکتی شجاعانه مثه من انجام داده باشه!!! سالهاست در حسرت یکی شبیه خودم هستم! بس که هرجا رفتم و قصه ی تغییر رشته ی مرا دانستند دسته جمعی بر سرم ریختند که این چه حرکتی بوده آخه؟!!
من احساسم مثل بقیه س... هرچند گاهی دوستای داروم رو می بینم که چه راحت دارن زندگی می کنن اندکی و فقط اندکی دلم می گیره...

ماشالا از هر انگشت شما یه هنر می ریزه
حرکتش زیاد شجاعانه نبوده اجبارا بوده
این چه حرکتی بود آخه
تخصص بگیر دلت باز می شه
آنوقت دل اونها می گیره

بهاران جمعه 20 بهمن‌ماه سال 1391 ساعت 02:39 ق.ظ

سلام. مطلب جدید نداشتید اومدم دوباره نظر بزارم.
عماد خوبه؟ حال دربازکن مامان چطوره؟

سلام
ممنون که به یادم هستین
یادم نیست اخرین باری که وقت شد بیام نت کی بود
همه خوبن مرسی

مهدی جمعه 20 بهمن‌ماه سال 1391 ساعت 11:29 ق.ظ http://manabash.blogfa.com/

سلام پس شمام الان این شعرو برا عسل جان می خونین به اتفاق همسر محترم؟؟
خب خوبه.... یه لقبم برا عماد پیدا کنین ببینیم چی پیدا میشه در خاطرات کودکیتون...

سلام
آره از ذوقمون
بیشتر این شعر را می خونیم خانوادگی
یه دختر داریم شاه نداره...
دنبالش می گردم اما اخه من که پسر نیستم
به باباش باید بگم یه چیزی پیدا کنه

من جمعه 20 بهمن‌ماه سال 1391 ساعت 06:07 ب.ظ

شما دکتر هستید؟

متاسفانه و یا شاید خوشبختانه ..نه نیستم

فردا پنج‌شنبه 26 بهمن‌ماه سال 1391 ساعت 03:14 ب.ظ http://med84.blogfa.com

شما قصد ندارین از "در باز کن" دل بکنید؟!!
در انتظار یک حرف تازه... هی می ریم... هی میایم... و فقط چشممون به دربازکن میفته!

مگه می شه دل کند تازه پیداش کردم
در اولین فرصت

آرزو دوشنبه 30 بهمن‌ماه سال 1391 ساعت 03:00 ب.ظ

سلام وبتون خیلی جالبه بیشتر نوشتهاتون خوندم میشه بازم عکسای عسل بزارین آخه ماشاالله خیلی نازه ممنون

سلام
ممنون لطف دارین
حتما

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد