در مسیر زندگی

فرق نمی کنه که گودال آب کوچکی باشی یا دریا٫ زلال که باشی آسمان در تو پیداست.

در مسیر زندگی

فرق نمی کنه که گودال آب کوچکی باشی یا دریا٫ زلال که باشی آسمان در تو پیداست.

چراغ ماه

           آینده به آنهایی تعلق دارد که به زیبایی آرزوهایشان اعتقاد دارند

 

چراغ ماه 

چراغ ماه امشب در نیامد  

صدایی از عبوری در نیامد  

 

تمام کوچه ها خالی شده است  

زبرگی ناله ای امشب نیامد  

 

نمی دانم چه امد بر سر مرغ شب آواز  

که آوازی زبومی در نیامد  

 

تمام شهر ساکت مانده امشب  

زمرگی هم فغانی بر نیامد  

 

زمان در ماتم و اندوه است امشب  

که میلادی به بانگی در نیامد  

 

ستاره تا ستاره بی ستاره  

در این تاریکی شب نیست حتی یک ستاره  

 

کسی می آید آیا امشب از ره ؟ 

بیا ای چشمها در انتظارت  ...بیا تابی نماندست  

 

تو ای ماه شب من نازنینم  

که بی تو شهر قلبم هست تاریک  

 

بیا یک شب مرا یاری بده  

    ...برایم مهربانی کن  

 

بیا یک شب در این غربت سرایم  

        ...برایم ماه تابی کن  

 

                              بیا و مژده خورشید فردا را بیاور  

 

بازم از همون شعر های بی مزه خودمه ببخشید . 

چند روزی سرم شلوغ بود نشد آپ کنم ببخشید خیلی چیز ها هست که می خوام بنویسم اما الان هم باید برم اگه شد بعدا دوباره میام یک تست خود شناسیه میذارم تو وبم تا خودتون را بهتر بشناسین . 

نظرات 12 + ارسال نظر
کاشانی جمعه 24 مهر‌ماه سال 1388 ساعت 05:12 ب.ظ http://www.aminkashani.com

زیبا بود
اعنماد داشته باشید به خودتون

ممنون
سعی خودمان را می کنیم

یکی مثل خودم جمعه 24 مهر‌ماه سال 1388 ساعت 05:22 ب.ظ http://1saro2goosh.blogsky.com

سلام
منم به زیبایی آرزوهام اعتقاد دارم اما دنیا ازم فرار میکنه !

سلام
پیشنهاد می کنم که زود خسته نشی باید گاهی وقتها دنبال آرزوها دوید تا به آنها برسی
شاید گاهی وقتها لازم باشه دنبال آرزوها پرواز کنی
دنیا هم داره قایم موشک بازی در میاره باید پیداش کنی
پیداش کن خواهرم

[ بدون نام ] جمعه 24 مهر‌ماه سال 1388 ساعت 05:38 ب.ظ

وای واقعا زیبا بود پس شما شاعر هستین لو نمی دین

شما لطف دارین
شاعر که نه ...گاهی چیزی می نویسیم
شما؟

یک دانشجوی اقتصادی جمعه 24 مهر‌ماه سال 1388 ساعت 07:05 ب.ظ http://samtab.persianblog.ir

سلام
ولی این شعرتون قشنگ بود
منم فعلا تو این روحیاتم

سلام
ممنون
حالا خوب هست بودن تو این روحیات یا نه ؟

یک دانشجوی پزشکی جمعه 24 مهر‌ماه سال 1388 ساعت 07:18 ب.ظ

قشنگ بود بدون تعارف!

مرسی

زندگی جاریست... جمعه 24 مهر‌ماه سال 1388 ساعت 10:02 ب.ظ http://parvazz.wordpress.com

سلام عزیزم
خوش به حال آقای ربولی چقدر طبعتون لطیفه
قشنگ بود

سلام گلم
اصلا شعرای منو قبول نداره که خوش به حالش بشه
این طبع لطیف بیشتر از اینکه نفع داشته باشه ضرر داره برای من
ممنون

یک دانشجوی اقتصادی جمعه 24 مهر‌ماه سال 1388 ساعت 10:23 ب.ظ

انتظاره دیگه
حس قشنگیست

انتظار
یعنی به نظر شما حس قشنگیست
سخت نیست
برای من که آدم عجولی هستم انتظار سخترین قسمت کاره

girl69 جمعه 24 مهر‌ماه سال 1388 ساعت 11:05 ب.ظ http://naughtydentist.blogfa.com

ghashang bood.mese shere ghabli.rastesh man ye joorae dobare in tarafa peidam shod.doos dashtin mitoonid sar bezanid.linketoon ham kardam

ممنون
خیالمان راحت شد که بر گشتین
فقط می خواستین ما را بترسونین

رضا محمدزاده جمعه 24 مهر‌ماه سال 1388 ساعت 11:38 ب.ظ http://www.rezamohamadzade.blogfa.com

سلام دوست عزیز : آنی
شعر یا سنتی هستش ( کلاسیک ) در اوازن وقالب های مختلف یا نو هستش در قالب سپید یا نیمائی نیمائی دارای وزن مخصوص به خود هستش ولی سپید کلمات هستش که نقش وزن رو با بار معنای بازی می کنه
یکی رو انتخاب کن ورو اون کار کن بخون به نظر من می تونی بگی
مرسی منتظرتم

سلام دوست شاعرم
راستش را بخواهی من از این چیزها که شما گفتین زیاد سر در نیوردم
فقط گاه احساسمان می جوشد و چیزی بوجود می آید و ما هم از خوش خیالی خود نامش را شعر می گذاریم
اگه منبع خاصی وجود داره که بیشتر بتونه به من کمک کنه متشکر می شم به من معرفیش کنین
ممنون دوست خوبم

شهاب حسینی شنبه 25 مهر‌ماه سال 1388 ساعت 11:49 ق.ظ http://www.roozneveshtam.blogfa.com

سلام میبینم که کوه نرفتید و بجایش رو به شاعری گذاشتید
باور کنید من هم از اینکه به کویر نرفتم و عوضش در یک جلسه ی خشک کاری نشستم ، خیلی کلافه شدم
ولی هر چی سعی کردم شعر که هیچ حتی نتوانستم وبلاگم را بروز کنم
در ضمن آفرین به این عماد کوچولو که اینقدر با فهم و کمالات است و داریوش دوست دارد ، قدرش را بدانید از مشاهیر ایران خواهد شد انشاالله
این را هم بگویم شب جمعه اخبار اعلام کرد شهر کرد دمای صفر درجه داشته ، با خودم گفتم اینها چطور میخواهندبروند کوه که .... دیگر معلوم شد نرفتید.
موفق باشید

نزدیک بود سر به کوه بذاریم به جاش نشستیم شعر نوشتیم
من خودم هم ترانه های داریوش را دوست دارم اما ترجیح میدم وقتی تنها گوش بدم
وای خدا لز زبانتان بشنود
دمای صفر درجه عددی نیست تا ما را از کوه رفتن باز دارد
شب ها دما صفر درجه است اما روزها هنوز هوا خوب و آفتابیست
اگه جمعه دیگه ما را نبردن کوه اونوقت دیگه...

مردی که می خندد شنبه 25 مهر‌ماه سال 1388 ساعت 02:34 ب.ظ http://themanwholaughs.blogsky.com

سلام شرلی عزیز
بی مزه که نبود هیچ...خیلی هم خوب بود(چشم حسودا کور)....
بعضی جاها تعابیر نابی هست که اگه روی اونا کار کنب قطعا خیلی کارها باشعرت میکنی...
بیا یک شب در این غربت سرایم
...برایم ماه تابی کن
"برایم ماهتابی کن "تعبیر ظریفیه..
موفق باشی و شعر گو.

سلام دوست عزیز
ممنون
وای شما چقدر منو تشویق می کنید تعابیر ناب...ذوق زده می شویم
این شعر هم مال همون ۴سالگی ماست اگه حسش برگشت می گم
بازم ممنون ...

زن مستقل چهارشنبه 29 مهر‌ماه سال 1388 ساعت 03:15 ب.ظ http://independentwoman.blogsky.com/

اتفاقا" خیلی هم بامزه بود

ممنون گلم
شما بگی با مزه دیگه کار تمامه
میدونم شما هم با شاعری میونه دارین

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد